آقای ابطحی ! آزادی ظاهری ات مبارک
تافبل از بازداشت ، آزادانه و البته در چارچوب نظام با همان تعلق خاطرت – وب نوشت – اطراف و اکناف را می دیدی و می نوشتی و هر روز هم می نوشتی .
اتفاقی افتاده و 22خردادی به وقوع پیوسته و پس از آن بیش از یکصد و شصت روز مبتلا به تاریکی و تعب و خاموشی و حبس شدی و در زندان به نتایجی رسیدی که پیشتر با نتایج بیرونت متفاوت بود . حسب همان علاقه به وب نوشت ،از همان سلول ، حرف های در حبس ات را می زدی اما مخاطبانت در بیرون در لا به لای سطور وبلاگت ، سایه فرهنگی ترین لباس شخصی ها را بر بالای وب نوشت ات حس می کردند .
حالا آزاد شدی ، آزادی موقت داری . آزادی یی که در آن به غیر از این 5 شش ماه ، پنج سال و نیمش را بدهکاری و فعلا هم تا اینجا قریب به یک میلیارد برایت هزینه برداشته . تنفس در بیرونت مبارک !
ابطحی عزیز ! تنفس جامعه ات را حالا چطور می بینی ؟!
در موقعیت حبس ، تصوری از کنش جامعه ات داشتی حالا که در خیابان های پایتخت راه می روی ، نبض جامعه را چگونه برآورد می کنی ؟ آیا با تصورت در شرایط حبس مطابقت دارد یا خیر ؟ شما چیزی می پنداشتی و رفتار جامعه به گونه ای دیگر بود ؟
یک ماه مانده به انتخابات ، نشاط جامعه را به شکل کم سابقه یا بی سابقه در طی سی سال پس از انقلاب دیدی ، حالا که 24 خرداد نیست ، دوم آذر 88 است ، از 24 خرداد تا پایان آبان در حبس بودی ، حالا فضای بیرون زندان را چگونه دریافت می کنی ؟
آیا جامعه با نشاط است ؟
سرخورده است ؟
بدون عنایت به اتفاق 22 خرداد دارد زندگی اش را می کند؟ و کاری به هیچ طرف دعوا ندارد؟!
خیلی ها مایل اند بدانند ابطحی ی قبل از بازداشت با ابطحی محبوس و با ابطحی آزاد یا نسبتا آزاد چه تفاوت هایی با هم دارند ؟ و خودت دوست داری کدام ابطحی باشی ؟!
و پایان سخن با طرح این پرسش که :
22 خرداد 88 با چه مقطعی از مفاطع این سه چهار دهه اخیر قابل مقایسه است؟
منبع:وبلاگ پیوست
برچسبها: 22 خرداد, انتخابات, محمد علی ابطحی