وبلاگ شخصی میثم معتمدنیا
این وبلاگ به بررسی و تحلیل رخدادها می پردازد،مطالب درج شده در این وبلاگ نظرات شخصی نویسنده آن می باشد، در صورت استفاده از مطالب وبلاگ قید نمایید: برگرفته از وبلاگ شخصی میثم معتمدنیا
۱۳۸۸ دی ۴, جمعه
سخنی با آقای ابطحی ی شاید آزاد

آقای ابطحی ! آزادی ظاهری ات مبارک

تافبل از بازداشت ، آزادانه و البته در چارچوب نظام با همان تعلق خاطرت – وب نوشت – اطراف و اکناف را می دیدی و می نوشتی و هر روز هم می نوشتی .

اتفاقی افتاده و 22خردادی به وقوع پیوسته و پس از آن بیش از یکصد و شصت روز مبتلا به تاریکی و تعب و خاموشی و حبس شدی و در زندان به نتایجی رسیدی که پیشتر با نتایج بیرونت متفاوت بود . حسب همان علاقه به وب نوشت ،از همان سلول ، حرف های در حبس ات را می زدی اما مخاطبانت در بیرون در لا به لای سطور وبلاگت ، سایه فرهنگی ترین لباس شخصی ها را بر بالای وب نوشت ات حس می کردند .

حالا آزاد شدی ، آزادی موقت داری . آزادی یی که در آن به غیر از این 5 شش ماه ، پنج سال و نیمش را بدهکاری و فعلا هم تا اینجا قریب به یک میلیارد برایت هزینه برداشته . تنفس در بیرونت مبارک !

ابطحی عزیز ! تنفس جامعه ات را حالا چطور می بینی ؟!

در موقعیت حبس ، تصوری از کنش جامعه ات داشتی حالا که در خیابان های پایتخت راه می روی ، نبض جامعه را چگونه برآورد می کنی ؟ آیا با تصورت در شرایط حبس مطابقت دارد یا خیر ؟ شما چیزی می پنداشتی و رفتار جامعه به گونه ای دیگر بود ؟

یک ماه مانده به انتخابات ، نشاط جامعه را به شکل کم سابقه یا بی سابقه در طی سی سال پس از انقلاب دیدی ، حالا که 24 خرداد نیست ، دوم آذر 88 است ، از 24 خرداد تا پایان آبان در حبس بودی ، حالا فضای بیرون زندان را چگونه دریافت می کنی ؟

آیا جامعه با نشاط است ؟

سرخورده است ؟

بدون عنایت به اتفاق 22 خرداد دارد زندگی اش را می کند؟ و کاری به هیچ طرف دعوا ندارد؟!

خیلی ها مایل اند بدانند ابطحی ی قبل از بازداشت با ابطحی محبوس و با ابطحی آزاد یا نسبتا آزاد چه تفاوت هایی با هم دارند ؟ و خودت دوست داری کدام ابطحی باشی ؟!

و پایان سخن با طرح این پرسش که :

22 خرداد 88 با چه مقطعی از مفاطع این سه چهار دهه اخیر قابل مقایسه است؟

منبع:وبلاگ پیوست

برچسب‌ها: , ,

نوشته شده در ۲۰:۰۸ توسط میثم معتمدنیا. مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
۱۳۸۸ آذر ۲۵, چهارشنبه
آیا اهانت کنندگان به عکس امام (ره) صورت نداشتند ؟؟؟!!!

آیا اهانت کنندگان به عکس امام(ره) «صورت» نداشتند؟!
تصاویری که از آتش زدن تصویر حضرت امام (ره) در سیمای جمهوری اسلامی منتشر شد، بی گمان دل میلیون ها عاشق روح الله را نه در ایران که در سراسر جهان، جریحه دار کرد و شکست.

در این ماجرا، هر چند اقدام صدا و سیما در پخش مکرر یک اقدام اهانت بار محکوم است و حتی با استانداردها و رویه های متعارف خود سازمان صداو سیما نیز همخوانی ندارد، اما متهم دیگر این ماجرا، افرادی هستند که آن اهانت را به امام (ره) روا داشتند و تصویر کسی که میلیون ها نفر دوستش دارند را آتش زدند.

اما یک سوال مهم در این میان وجود دارد که باید بی هیچ رودربایستی بدان پاسخ داده شود و آن اینکه چه کسی تصویر امام (ره) را آتش زد؟

فیلم های منتشره از صدا و سیما را مرور می کنیم:
در یک فیلم، عکسی از حضرت امام (ره) به صورت پاره شده بر زمین افتاده است. طبیعی است که این عکس قبل از تصویر برداری سیما پاره شده و تصویر بردار سیما لابد هنگامی به محل رسیده که عکس پاره شده بوده است و لذا نمی توان مشخص کرد که چه کسی این تصویر را پاره کرده است.

اما فیلم دوم، افرادی را نشان می دهد که در حال آتش زدن تصویر امام (ره) هستند. با این حال نکته جالب اینجاست که تصویربردار سیما، فقط پاهای این افراد را نشان می دهد و دستی را که آتش را زیر عکس می گیرد و آن را می سوزاند.

سوال اینجاست که اولا چه کسانی جرات دارند، در روز روشن در مقابل دوربین صدا و سیما تصویر امام را آتش بزنند؟! و ثانیا چرا تصویر بردار، دوربین اش را بالاتر نگرفت تا چهره افرادی که عکس را آتش می زنند مشخص شود؟!

اگر فقط از پاهای این افراد تصویر برداری شده است باید بی هیچ تعارفی مساله را "مشکوک" دانست که چرا تصویر بردار فقط و فقط بر روی پاها متمرکز شده و با عقب کشیدن تصویر یا بالابردن زاویه دوربین، چهره های افراد خطاکار را ثبت و ضبط نکرده است؟

اگر هم چهره های این افراد در فیلم های صدا و سیما ضبط شده، که مساله حل است، بروند همان افراد را پیدا کنند و مجازات شان نمایند چه از طرفداران موسوی باشند چه توطئه چینانی از طرف مقابل که برای بدنام کردن سبزها این اقدام وقیحانه را انجام داده اند زیرا مساله، فراتر از نزاع موسوی و ا.......د و درگیری های جناحی است بلکه مساله این است که حرمت امام (ره) که همه دوستش داریم شکسته شده و بعضی ها برای نیل به اهداف دنیوی خود، حتی از اهانت به عکس آن عزیز سفر کرده نیز نمی گذرند و این، نهایت بی شرمی و بداخلاقی است.

اینک نوبت صدا و سیماست که رک و صریح جواب دهد که به چه منظور فقط از پاهای افراد اهانت کننده تصویر برداری شده است و به چه دلیل خاصی، نخواسته اند از چهره این افراد، تصویر برداری نمایند؟! آیا نمی خواسته اند این افراد شناسایی شوند؟! و مگر جز این است که بسیاری از شرکت کنندگان در اعتراضات بعد از انتخابات، به مدد همین فیلم ها شناسایی و دستگیر شدند؟
و اگر هم در فیلم های موجود در صدا و سیما تصویر این افراد معلوم است، چرا تصویر آنها را پخش نمی کنند یا در اختیار مقامات مربوطه قرار نمی دهند تا شناسایی و دستگیر شوند و واقعیت مشخص شود که چه کسی به عکس امام دانست نکرده است؟!

به علاوه ، بد نیست با توجه به میله های پشت سر این افراد که در تصویر معلوم است ، مشخص شود که این تصویر دقیقاً در کدام نقطه تهران گرفته شده است؟ و البته حتماً تصویر بردار سیما به خاطر دارد که در کجا داشته تصویر برداری می کرده است.
مشخص شدن این واقعیت ها ، نمی تواند کار سختی باشد ولی اگر افشای چهره واقعی توهین کنندگان به امام (ره) به زیان بعضی ها باشد ، امید چندانی به شناسایی عاملان این توهین - آن هم در مقابل دوربین صدا و سیما - نمی رود.

منبع مطلب : سایت عصر ایران

نظر نویسنده :

اهانت کنندگان به امام (ره) سر نداشتند،یعنی قرار نبود تصویری از آنان پخش شود زیرا یک سناریوی از پیش طراحی شده حکایت از برنامه ریزی حضرات برای منزوی کردن جنبش سبز داشت.ولی افسوس که هنوز آقایان در خواب زمستانی به سر می برند و نمی دانند در سال 1388 هستیم نه 1365و نمی دانند این سناریو نویسی ها تاریخ مصرف خود را از دست داده اند.

هواداران واقعی جنبش سبز همه دوستداران خمینی کبیر و خواهان بازگشت به تفکرات امام راحل هستند و مشخص است خط فکری که از ا.......د حمایت می کند مورد غضب امام (ره) قرار داشتند و همواره حاشیه نشین بودند.

در حالی صدا و سیما از پخش تصویر صورت اهانت کنندگان به امام راحل خودداری می کند که صحنه حمله به یک بسیجی در میدان انقلاب و در جریان اعتراضات مردمی به انتخابات را بیش از ده ها بار با زوم به روی 2 قطره خون ریخته شده از بینی فرد بسیجی به نمایش درآورد و برای شناسایی مهاجمین نیز با زوم کردن بر روی تصویر آنان از مردم کمک طلبید.

حال صدا و سیما باید به این سوال پاسخ دهد که ارزش دستگیر شدن ضاربان بسیجی اهمیت بیشتری دارد یا شناسایی اهانت کنندگان به امام راحل؟

گرچه اهداف رسانه به اصطلاح ملی کاملا مشخص و جایی برای پرسش باقی نمی گذارد.

برچسب‌ها: , ,

نوشته شده در ۲۰:۱۴ توسط میثم معتمدنیا. مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
۱۳۸۸ آذر ۲۴, سه‌شنبه
چرا حرف ا.......د را علم می کنید ؟

اسدالله بادامچيان در واکنش به سخنان محمود ا.......د در اصفهان در خصوص اينکه آمريکايي ها براي جلوگيري از ظهور امام زمان(عج) برنامه دارند، اين سخنان را بد ندانست، بلکه خبرنگاران را متهم کرد که چرا از صحبت هاي ا.......د سوژه مي سازند.

به نوشته روزنامه مردمسالاری اين نماينده اصولگراي تهران در پاسخ به سوال يکي از خبرنگاران پارلماني که اظهارات محمود ا.......د در اصفهان در خصوص ممانعت آمريکا براي ظهور امام زمان و در اختيار داشتن اسنادش توسط ا.......د را چگونه ارزيابي مي کند، گفت:

(( اين سو استفاده ها بد است،آقاي ا.......د يک حرفي زده است اما اينکه اين نکته را بگيريد و علم کنيد بد است.((

وي در پاسخ به اين سوال که يعني آن حرفي که زدند بد نيست؟ اما سوال ما در باره آن حرف بد است؟گفت )):اين نکته گيري ها از نظر اخلاقي خيلي زشت است.((

قائم مقام حزب موتلفه ادامه داد: ((در اخلاق اسلامي و ادب ايراني بسيار زشت است که کسي يک حرفي بزند بعد بقيه از آن سوژه درست کنند))

بادامچيان در پاسخ به اين سوال که از نظر اسلام در مورد امام زمان(عج) اينگونه حرف زدن اشکالي ندارد؟گفت:((شما که فقيه نيستيد من هم نيستم; اگر کسي درباره امام زمان نظرش را بگويد قصدش مهم است، اگر قصد توهين داشته باشد بله بد است اما اگر قصد توهين نداشته باشد ،نظر بگويد نه، چه اشکالي دارد)).

منبع مطلب: سایت نواندیش

نظر نویسنده :

ظاهرا آقای بادامچیان در جریان نیستند که ا.......د در جایگاه یک رییس جمهور این مطالب را مطرح نموده اند که اینچنین بی تفاوت رفتار نموده اند.

آقای بادامچیان این حرف توسط یک راننده،فروشنده،مربی فوتبال،هنرپیشه،پرستاریا ... مطرح نشده است بلکه سخنانی است که گوینده اش به ادعای خود نماینده مردم ایران است .هرچه فکر می کنم متوجه منظور نمی شوم .(( آقاي ا.......د يک حرفي زده است)) این به چه معنی است؟یعنی یک به اصطلاح رییس جمهور نباید پاسخ گوی سخنان خود باشد؟

آقای بادامچیان گفته اید ((در اخلاق اسلامي و ادب ايراني بسيار زشت است که کسي يک حرفي بزند بعد بقيه از آن سوژه درست کنند))

آیا در اخلاق اسلامی و ادب ایرانی دروغ زشت نیست؟

آیا در اخلاق اسلامی و ادب ایرانی تهمت زشت نیست؟

آیا در اخلاق اسلامی تقلب زشت نیست ؟

آیا در اخلاق اسلامی سرکوب مردم زشت و کریه نیست ؟

البته عده ای که حافظه تاریخیشان یاری می کند،افاضات شما را در مورد ((خودسوزی های سیاسی)) ،((فشار اجتماعی)) و اینکه ((چرا مردم تهران در خانه شان مرغ نگه نمی دارند تا تخم مرغشان تامین شود)) را به یاد دارند و این نوع تحلیل و اظهار نظرها از نظر شما برایشان عجیب نمی نماید.

برچسب‌ها: , ,

نوشته شده در ۲۰:۲۴ توسط میثم معتمدنیا. مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
رسانه های خارجی که دروغ نمی گویند!!!

روزنامه اعتماد نوشت:
شبکه خبر جمعه شب، برنامه های معمول خود را متوقف کرد و به پخش برنامه زنده مخصوص ماجرای 16 آذر و اعتراض به پاره شدن عکس بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی پرداخت. با توجه به شبهه‌ای که در خصوص احتمال ساختگی بودن این تصاویر برای ضربه زدن به جنبش سبز مطرح شد، مجری این سوال را از سیداحمد خاتمی پرسید که مهمان تلفنی این برنامه بود. امام جمعه موقت تهران در این باره گفت؛ ((بسیار خب، ما دروغ می گوییم، رسانه های خارجی که دروغ نمی گویند. آنها نیز همین تصاویر را پخش کردند.((وی البته اشاره نکرد منبع این رسانه ها، تصاویر صدا و سیما بود.

منبع مطلب : سایت شفاف

نظر نویسنده :

رسانه های خارجی که دروغ نمی گویند،یعنی ما تشخیص می دهیم کی دروغ می گویند و کی راست می گویند مثلا الان و در این مساله کاملا حق با آنهاست.اصلا هم مهم نیست که از تصاویر ما استفاده کردند.مهم اینه که الان از ما پاک و منزه ترند و در خبر رسانیشان نیز صداقت کامل دارند.بگذریم از بعضی از وقتها که شیطان به جلدشان می رود و خدایی نکرده دروغ منتشر می کنند.مثلا معلوم نیست بعضی از مواقع از کجا می آیند و می گویند جمعیت کثیری در حال اعتراضند.البته شاید هم چشمشان مشکل دارد و 15-10 نفر را جمعیت زیادی می بینند.

به هر حال الان راست گفتند.حرفی دارید؟ اعتراض کردید. اصلا حقتونه ببریمتون کهریزک حالا که اعتراض دارید به فرمایشات متین و منطقی.

برچسب‌ها: , ,

نوشته شده در ۲۰:۱۷ توسط میثم معتمدنیا. مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
۱۳۸۸ آذر ۱۹, پنجشنبه
وزیر اطلاعات چه گفت ؟

مصلحی با بیان این که دشمن در جنگ نرم خود علیه ایران به دلیل وجود ولایت فقیه شکست خورده است گفت: کسانی چنین القا می‌کنند که کشور دچار بحران است در حالی که این‌گونه نیست، البته فتنه و برنامه ریزی دشمن وجود دارد.
وی اضافه کرد: شما در قضایای مربوط به 16 آذر دیدید سران برخی جریانات که در 13 آبان لطمه اساسی دیدند می‌خواستند در روز دانشجو جبران کنند که به حول و قوه الهی در این زمینه هم ناکام ماندند و کل جمعیتی که با برنامه‌ریزی‌های زیاد توانستند در این روز در دانشگاه جمع کنند حدود هزار و دویست نفر بود.
وزیر اطلاعات در قسمت دیگری از صحبت‌های خود در پاسخ به سؤال یکی از طلاب مبنی بر مقابله با مفاسد اقتصادی در کشور ابراز داشت: در بحث مبارزه با مفاسد اقتصادی کار‌های خوبی در وزارت اطلاعات انجام شده است ضمن این که در این رابطه شورای دستگاه نظارتی نیز فعال شده است.
وی همچنین گفت که آقای هاشمی رفسنجانی در سفر اخیرشان به مشهد در پاسخ به سؤال دانشجویی راجع به تحلیل قضایای انتخابات و جایگاه ولایت فقیه تعابیر نامناسبی را به کار برد از جمله این که گفت(( ولی فقیه تا زمانی است که مردم بخواهند)).
وزیر اطلاعات با تأکید بر ضرورت برخورد با فرزندان آقای هاشمی رفسنجانی گفت: وزارت اطلاعات در این خصوص اقداماتی را انجام داده است البته ما در این قضایا به دنبال این نیستیم که اسطوره سازی بشود، خیلی‌ها در قضایای اخیر به دنبال اسطوره ‌سازی بودند اما به دلیل تدبیر رهبری این مسأله منتفی شد.
منبع مطلب : سایت تابناک

نظر نویسنده :
وزیر اطلاعات گفت : ((کسانی چنین القا می‌کنند که کشور دچار بحران است در حالی که این‌گونه نیست((
وزیر اطلاعات نگفت اگر کشور دچار بحران نیست چرا جو کشور نظامی است و در خیابان فقط باید مامور امنیتی دید؟؟؟این همه معترض از کجا آمده اند؟؟؟
وزیر اطلاعات گفت: (( کل جمعیتی که با برنامه‌ریزی‌های زیاد توانستند در این روز در دانشگاه جمع کنند حدود هزار و دویست نفر بود))
وزیر اطلاعات نگفت که جمعیت معترض کننده بیرون از دانشگاه چند نفر بودند ؟؟؟
وزیر اطلاعات گفت : ((در بحث مبارزه با مفاسد اقتصادی کار‌های خوبی در وزارت اطلاعات انجام شده((
وزیر اطلاعات نگفت آیا در نظر دارد مانند ا.......د نسبت به معرفی مفاسد اقتصادی اقدام کند یا خیر؟؟؟
وزیر اطلاعات گفت : ((که آقای هاشمی رفسنجانی در سفر اخیرشان به مشهد در پاسخ به سؤال دانشجویی راجع به تحلیل قضایای انتخابات و جایگاه ولایت فقیه تعابیر نامناسبی را به کار برد از جمله این که گفت ((ولی فقیه تا زمانی است که مردم بخواهند))
وزیر اطلاعات نگفت آیا تحلیل ها باید با نظر ایشان دقیقا یکی باشد ؟؟؟
وزیر اطلاعات نگفت آیا مردم ولی فقیه را نمی خواهند که ایشان اینگونه از شنیدن نظر آقای هاشمی برآشفته اند ؟؟؟
وزیر اطلاعات بر ضرورت برخورد با فرزندان آقای هاشمی رفسنجانی تاکید کرد
وزیر اطلاعات نگفت آیا برای ایشان دادگاهی برگزارشده یا جرم ایشان اثبات شده است که ایشان قصاص قبل از جنایت می کنند؟
و آیا اگر جرمی ثابت شده باشد وظیفه اجرای حکم با ایشان است یا .........؟؟؟؟؟؟؟

برچسب‌ها: ,

نوشته شده در ۲۰:۰۰ توسط میثم معتمدنیا. مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
۱۳۸۸ آذر ۱۷, سه‌شنبه
سیاست یک بام و دو هوا در تابناک

علیرغم اینکه همواره اخبار سایت تابناک مورد توجه قرار دارد، در بعضی موارد این سایت با درج اخباری که تصاویر آن را تکذیب می کند این سوال را در ذهن بیننده به وجود می آورد که براستی کدام یک از این موارد را بپذیریم؟
برای مثال این سایت در مطلب ((جمع بندی نهایی تابناک از تحولات 16 آذر)) به آدرس

( http://tabnak.ir/fa/pages/?cid=76136) در یکی از جمع بندیهای خود آورده است : گزارش های موثق حاکی است که به دلیل جلوگیری از هرگونه اتفاق احتمالی که موجب سوء استفاده رسانه های بیگانه شود، روز گذشته نیروهای بسیج هیچ گونه حضور رسمی برای تامین امنیت و کنترل اوضاع نداشته اند.
همین سایت در مطلب دیگری در همان روز با عنوان (( تصاویر: ناآرامی های بیرون دانشگاه در 16 آذر)) به آدرس (
http://tabnak.ir/fa/pages/?cid=76099 ) نسبت به انتشار تصاویری در زمینه درگیریها اقدام می کند.

2 تصویر از تصاویر درج شده در سایت فوق را به اتفاق مشاهده می کنیم :
(لازم به ذکر است تصاویر در سایت فوق بدون ضربدرهای قرمز منتشر شده است و این نشانه ها توسط نویسنده وبلاگ جهت بررسی خبر و تصاویر گذاشته شده است )
در تصویر اول تعداد لباس شخصی ها از مامورین بیشتر می باشد. در تصویر 11 نفر که با علامت مشخص شده اند دیده می شوند.
در تصویر دوم هم تنها نفری که به استقبال معترضین می رود یک لباس شخصی است.
بحث بر سر درست یا نادرست بودن لباس شخصی ها ندارم. ولی این همه تناقض جای سوال دارد.
امید است این سایت محبوب (که مطالبش در این وبلاگ بسیار استفاده می شود) نسبت به رفع این مشکل اقدام کنند.

برچسب‌ها: , ,

نوشته شده در ۲۰:۵۳ توسط میثم معتمدنیا. مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
۱۳۸۸ آذر ۱۶, دوشنبه
قربانی بزرگ خشونت در فوتبال ایران

هنوز داستان تلخ کور شدن یک سرباز در اصفهان که در رویارویی سپاهان و پرسپولیس به وقوع پیوست به فراموشی سپرده نشده است؛ ماجرایی که با پرداختن رقمی به این سرباز تلاش شد به بایگانی سپرده شود و احمدی که به واسطه وحشی‏گیری برخی تماشاچیان چشم‏هایش دیگر از دیدن دنیا محروم مانده بود، سکوت کرد و همچون برخی اشخاص با مظلوم‏نمایی در پی تامین آتیه‏اش برنیامد.
به گزارش خبرنگار ورزشی تابناک؛ با گذشت دو سال یا برای اهالی فوتبال دو فصل که قطعاً برای مردی که عمری را باید در تاریکی سپری کند، همین مدت یک عمر بوده، تهران امروز در گزارش دلخراشی به حال و روز جوانی پرداخته که یک وحشی‏گری او را از جوانی کردن و لذات زندگی محروم ساخته است.

در اين دو سال و اندي چرخاندن عصاي سفيد در تاريكي و باز كردن مسير حركتش را خوب ياد گرفته. قرار بود دوران سربازي فقط دو سال طول بكشد و آرزوهايش را پس از اين دو سال در آغوش بگيرد اما حالا مردم در كوچه و خيابان او را سرباز احمدي صدا مي‌زنند. او براي هميشه سرباز احمدي باقي ماند و ديگر كسي نام كوچك قرباني بزرگ فوتبال وحشي را به خاطر نمي‌آورد. پنجره‌هاي خانه سرباز احمدي در شهركرد پرده ندارد. پدرش مي‌گويد: «چشم راستش كاملا تخليه شده و چشم چپ او فقط نور را درك مي‌كند. به همين خاطر كاري كرديم كه خانه هميشه پر از نور باشد.»
فوتبال آخرين تصويري است كه در ذهن سرباز احمدي ثبت شده. او پرچم‌هاي زرد و قرمز را به خاطر مي‌آورد و صداي انفجاري كه ناگهان همه جا را سياه كرد. گرماي خوني كه روي صورتش مي‌دويد را به خاطر مي‌آورد و صداي رفقايش را كه شيون مي‌كردند و او را به سمت آمبولانس مي‌بردند. سرباز احمدي قرباني بزرگ فوتبال است.

شايد دلش نمي‌سوخت اگر از كودكي عاشق فوتبال بود و برايش هورا مي‌كشيد. فوتبال جايي در قلب او نداشت: «بعضي وقت‌ها در تلويزيون مي‌ديدم كه صدهزار نفر براي تماشاي فوتبال به ورزشگاه مي‌روند. هيچ‌وقت دوست نداشتم وسط آنها باشم.» آن روز خوشحال بود از اينكه نامش در ليست سربازان اعزامي به ورزشگاه فولادشهر قرار گرفته بود. حوصله‌اش در پادگان سر مي‌رفت. از پست دادن در سرما خيلي بهتر بود. قبلا اين تجربه را داشت. در مسير رفت و برگشت خوش مي‌گذشت. رفقا بودند و گاهي مسير را با آواز خواندن و همسرايي مي‌گذراندند. آن روز هم همين طور بود. به خاطر نمي‌آورد كه چه مي‌خواندند: «نمي‌دانم، خواننده‌اش را نمي‌شناختم اما حفظ بودم. الان شعرش را يادم رفته.»
خانه تاريك سرباز احمدي پر از نور است. او در گوشه‌اي به پشتي تكيه داده و كنترل تلويزيون را دردست گرفته. كانال عوض مي‌كند و گوش‌هايش را تيز مي‌كند. پدرش مي‌گويد: «بعضي از سريال‌ها را تعقيب مي‌كند، صداها را گوش مي‌دهد و شخصيت‌ها را مي‌شناسد.»
خانه خلوت است، خلوت كرده‌اند تا پسر خانواده براي رفت و آمد مشكلي نداشته باشد. كنار آمده‌اند با اين مصيبت. مادر چاي جلوي پسر مي‌گذارد و مي‌بوسدش. زندگي روزمره در جريان است به ساده‌ترين شكل ممكن. مي‌گويد: «من مصاحبه نمي‌كنم. هرچه خودشان مي‌خواهند مي‌نويسند. من يك چيز مي‌گويم و آنها يك چيز ديگر مي‌نويسند. چند وقت پيش از يك روزنامه زنگ زدند و گفتند مصاحبه كن بعد چيزهايي نوشتند كه من نگفته بودم. بي‌خيال مصاحبه، مصاحبه فايده‌اي ندارد. آقای ا.......د من را جانباز اعلام كرد. آقاي شاه‌حسيني خسارتي را از سپاهان گرفت و آقای كاشاني هم خيلی كمك كرد. من از اينها تشكر كرده بودم اما آنها از قول سرباز احمدی نوشتند در اين دو سال هيچ‌كس به من كمك نكرده. خب چشم آدم مي‌ترسد از اين چيزها.»
چشمي كه نمي‌بيند هنوز مي‌ترسد. چشمي كه نمي‌بيند مي‌ترسد از اينكه مبادا كسي را برنجاند. سرباز احمدي از آنچه بر او گذشته حتي عصباني هم نيست. حداقل در ظاهر عصباني نيست. بيننده منقلب مي‌شود از ملاقات با جواني كه در تاريكي زندگي مي‌كند اما خودش انگار با همه چيز كنار آمده. مي‌گويد: «از قول من از اينهايي كه كمك كردند تشكر كن.»
فولادشهر شنبه دوباره غوغا مي‌شود. دوباره پرسپوليس و سپاهان، پرچم‌هاي زرد و قرمز، رجزخواني و... فوتبال هنوز در جريان است. آنجا حتما سربازهايي خواهند بود كه وظيفه به حداقل رساندن اصطكاك را دارند و شايد نوجواني هم پيدا شود كه شيئي را در مشت بفشارد تا به ميان جمعيت پرتاب كند.

سرباز احمدي مي‌خواهد آن روز را فراموش كند؛ «نمي‌دانم چرا فوتبال اين همه خشونت دارد. نمي‌دانم اين مردم فوتبال تماشا مي‌كنند يا با هم دعوا مي‌كنند. من فوتبالي نيستم اما هيچ‌وقت فكر نمي‌كردم فوتبال اين‌طور باشد. اين اتفاق ممكن بود براي هركسي رخ بدهد. اگر اوضاع همان‌طور باشد كه آن روز بود خيلي خطرناك است. مردم نبايد بچه‌هايشان را به استاديوم بفرستند.»
راستی چرا فوتبال ایران به عنوان یکی از نمادهای اصلی ورزش ایران اینقدر خشونت دارد؟ آیا پاسخ عمیقی برای این پرسش جوانی که خشونت زندگی‏اش را در میدان ورزش تباه کرده، وجود دارد؟ آیا فرهنگ جایی در میان مردمی که به ورزشگاه می‏آیند دارد و اگر دارد، این فحاشی‏های زننده و بیان بدترین عبارات ممکن و همچنین درگیری‏ها و حرکات تخریبی که عوارضی اینچنینی دارد، از کجا آمده است؟ وارداتی است یا هزاران تماشاگرنما در ورزشگاه‏ها حضور دارند؟!
در ورزشگاه‏های فوتبال ایران، اگر گوهرهای زندگانی سربازی 18 ساله را با جهل از او نربایی، اصلاً "آدم" نیستی! گوهری که به خون جگرهای پاره ‌پاره‌ پدر و مادری حاصل شده و حالا دیگر هیچکس نمی‌داند که با چند میلیارد تومان پول، می‌توان حیات این چشمان فروبسته شده را به او بازگرداند؟ راستی آنها که دستگیر شدند چه برخوردی شامل حالشان شد و کدامیک قصاص شدند؟

برچسب‌ها: ,

نوشته شده در ۲۱:۱۱ توسط میثم معتمدنیا. مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
خبر فوق العاده مهمی که از رادیو سراسری پخش شد

رادیو سراسری کشور اعلام کرد که علی آبادی رئیس سابق تربیت بدنی، پدربزرگ شده است.

به گزارش خبرنگار تابناک، رادیو سراسری ایران در برنامه ای که عصر جمعه حدود ساعت 19 پخش می شد، مجری برنامه اعلام کرد که "امروز در روز عید غدیر، علی آبادی پدر بزرگ شده است."
این مجری که بسیار خوشحال بود گفت: "بله امروز آقای علی ابادی در بیمارستان روئیت شده و ایشان پدر بزرگ شده اند و حتما به مناسبت این روز، اسم نوه شان «علی» خواهد بود."
در ادامه برنامه مجری گفت: " پس از پخش گزارش مشخص می شه که اسم کودک رو چی می زارن، مثل اینکه محمد یکی از نام های پیشنهاد شده است، نام محمد بسیار زیبا و خوب است، بله دوستان اعلام کردن که اسمش رو محمد امین می گذارند."
پس از پخش چند ثانیه موسیقی مجری مجدادا گفت: "البته همکاران اعلام کردن که نام کودک شان را متین نامگذاری کرده اند".

بنابر این گزارش، در ادامه مصاحبه ای را که خبرنگار رادیو به طور اتفاقی از علی آبادی در بیمارستان ضبط کرده بود، پخش شد.

در این مصاحبه، علی ابادی با اظهار مسرت از تولد اولین نوه پسری اش، نام آن را محمد متین انتخاب کرده است.
منبع :سایت تابناک
نظر نویسنده :
خبر مهمی بود. الکی هم ایراد نگیرید الکی هم کامنت نذارید که چرا اینکارو کردند.
مگه خبر از این مهم تر هم هست؟؟؟
نوه دار شدن یکی از یاران ا.......د
اصلا باید رسانه ملی!!! برنامه های در حال پخش رو قطع می کرد و این خبر رو اعلام میکرد و به خاطر این اتفاق مسعود باید 3 روز جشن می گرفتند و تعطیل رسمی هم اعلام می کردند.
حالا حضرات شکسته نفسی می کنند و این کارها رو نمی کنند شما هم نباید سو استفاده کنیداز کارشون ایراد بگیرید.
اصلا حقتونه .......... وقتی جنبه ندارید و به این جور کارها می خندید .مگه خنده داره؟

برچسب‌ها: ,

نوشته شده در ۲۰:۲۷ توسط میثم معتمدنیا. مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin
حضور در رختکن تیم ملی فوتسال بانوان

حضور محمد علی‏‏ آبادی در جایگاه تماشاگران دیدار تیم‏های ملی فوتسال بانوان ایران و ژاپن، اگرچه به خودی خود جالب بود اما جالب‏تر از آن حضور رئیس کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایران در رختکن برای تبریک پیروزی ملی‏پوشان دختر کشورمان بود که اقدامی بی‏سابقه محسوب شده و پرسش‏های اساسی را در بستر نگرانی از عواقب چنین رفتاری برای جامعه ورزش علی‏الخصوص ورزش بانوان به همراه داشت.
به گزارش خبرنگار ورزشی تابناک؛ ساعت 5 و 20 بعدازظهر دوشنبه مسئول تیم ملی فوتسال بانوان کشورمان در گفتگو با رادیو ورزش ضمن اعلام پیروزی بانوان ایران بر تیم ژاپن در مسابقات ویتنام گفت: برای تشویق بانوان فوتبالیست کشورمان آقای علی‌آبادی در سالن بازی حضور یافت و آن را از نزدیک مشاهده کرد و البته در پایان بازی در محل رختکن بازیکنان حضور یافته و این پیروزی را به بانوان ایرانی تبریک گفت!

این خبری شگفت‏ انگیز بود که برخی رسانه‏ها امروز به آن پرداختند و جالب آنکه با انتشار تصاویر مربوطه به این اقدام نادر، به حساسیت آن دامن زده شده تا چالش جدی به وجود آید و این پرسش قابل طرح باشد که آیا رئیس سابق دستگاه ورزش و مشاور فعلی رئیس‏جمهور و رئیس کمیته ملی المپیک به حرمتی که برای حضور یک مدیر ارشد جمهوری اسلامی ایران میان تماشاچیان دیدار تیم ملی بانوان با تیم ملی بانوان ژاپن که مشخصاً دارای حجاب نبوده‏اند، واقف نیست؟
اما حال که چنین اتفاقی افتاده، چه لزومی داشت، با افتخار در رسانه‏ها جار زده شده و تصاویری از آن منتشر شود و چنین اعمالی که اگر یک شخص عادی انجام دهد، بی‏برخورد نمی‏ماند، لوث شود؟ آیا این واکنشی از سوی مسئولان کمیته ملی المپیک پس از حضور علی‏آبادی در این مسابقات و همچنین رختکن باعث نمی‏شود که عده‏ای تصور کنند چنین اعمالی به عمد صورت پذیرفته تا قبح موضوع تا حدودی برداشته شود؟
حقیقتاً در صورتی که در برداشتی بدبینانه این اتفاقات یک حادثه تلخ نامیده نشود و به زعم عده‏ای شیوه‏ای برای تابوشکنی در ورزش -آن هم توسط معاون سابق و مشاور فعلی رئیس‏جمهور- لقب گیرد، چه پاسخی می‏توان برای آن داشت و چگونه می‏توان به توجیه چنین اقدامی پرداخت؟ با وجود آنکه خوشبختانه تصویری از حضور رئیس کمیته ملی المپیک در رختکن منتشر نشد و حتی درصدد تکذیب این موضوع نیز برآمدند اما اگر این موضوع با حفظ موازین شرعی نیز به وقوع پیوسته باشد، آیا صورت خوشی نزد افکارعمومی دارد؟
انتظار می‏رود مدیران ارشد ورزش با تامل بیشتر به این موضوع بپردازند و از این میان رئیس کمیته ملی المپیک به عنوان نفر دوم ورزش در داخل کشور و نفر اول ورزش در سطوح بین‏المللی، باعث ایجاد واکنش نزد بزرگان مذهبی نشود، چرا که در آن صورت نه تنها برای ایشان، بلکه برای ورزش حواشی ایجاد خواهد شد که گام‏های آهسته و با احتیاط برای توسعه ورزش بانوان، به یک‏باره به عقب خواهد رفت و هزینه غیرقابل پیش‏بینی را به ورزش تحمیل می‏نماید که به نفع هیچ‏کس نیست.
منبع :سایت تابناک

نظر نویسنده :
کمی به تصویر دقت کنید،نوع پوشش 2 بازیکنی که در سمت چپ تصویر دیده می شوند؟ از زانو به پایین هیچ پوششی دیده نمی شود؟
در مورد درست یا نادرست بودن حضور ایشان هیچ نظری نمی دهم فقط سوال اینجاست که اگر این اتفاق زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و یا سید محمد خاتمی افتاده بود نظاره گر چه نوع برخوردی بودیم ؟
کجایند حامیان ارزشها ؟؟؟
مرگ خوب است ولی برای همسایه ؟؟؟!!!

برچسب‌ها: , ,

نوشته شده در ۱۹:۳۳ توسط میثم معتمدنیا. مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin